فصل اول درسنامه طلایی جراحی – ارزیابی قبل از عمل
ارزیابی قبل از عمل برای تخمین توانایی بیمار در پاسخدهی به استرسهای دوره بعد از عمل جراحی است. مطالعات آزمایشگاهی تخصصی و پیچیده و تستهای اختصاصی هیچکدام جایگزین و جانشین یک شرححال دقیق و معاینه بالینی کامل نیست.
مشاوره ها و تستهای غربالگری قبل از عمل: انجام تمام تستهای غربالگری گران و توجیه نشدنی است.
اخذ داده حذف Base line برای بیماران بدون علامت توصیه نشده است.
- آزمایشهای غربالگری قبل عمل که طی 4 ماه اخیر از یک عمل الکتیو بهدست آمده، نیاز به تکرار نخواهد داشت.
CBC:
غربالگری روتین از میزان Hb فقط در افرادی که پروسیجر با میزان بالای از دست دادن خون یا کسانی که آنمی مخفی یا مجهول برای سیستم درمان دارند، به کار میرود. بیماران با شرح حال از آنمی، بیماری بدخیم، نارسایی کلیه، اختلالات قلبی، DM، بارداری باید یک میزان Hb پایه سرم داشته باشند.
الکترولیت ها:
ارزیابی base line در مورد غلظت الکترولیتهای سرم مثل میزان کراتینین سرم در افرادی که شرح حال و معاینه بالینی شان بیماری مزمن پزشکی مثل دیابت، فشار خون، بیماری قلبی عروقی، کلیوی، یا کبدی را مطرح میکند، مورد نیاز است.
بیمارانی که پتانسیل از دست دادن مایع و الکترولیت دارند شامل افرادی که طولانیمدت دیورتیک میگیرند و آنها که استفراغ مکرر دارند و سالخوردگان که در ریسک قابل توجه برای دهیدراتاسیون دارند، و باید سطح مناسب الکترولیت سرم داشته باشند.
U/A:
بیمارانی که علایم مجاری ادراری دارند یا شرححال بیماری مزمن مجرای ادراری دارند یا آنها که کاندیدای پروسیجر اورولوژیک هستند، این آزمایش موردنیاز است.
مشاوره بعد از عمل نفرولوژی برای بیماری که برخلاف جایگزینی حجم مایع داخل عروق، کماکان حجم ادرارشان کاهش یافته است، و بویژه افزایش کراتینین پیدا میکنند، انجام میشود.
یک مثال: جراح عمومی باید از کاردیولوژیست (متخصص قلب) برای بیماری که بعد از عمل، MI کرده، بدون توجه به این که MI چگونه ایجاد شده و چقدر خوشخیم است، مشاوره بگیرد.
ارزیابی قلبی:
در بیمارانی که کاندیدای انجام پروسیجر پرخطر هستند و بیماریها و کوموربیدیتیهای مدیکال بارز همراه دارند مثل بیماران با بیماری عروق کرونری (CAD)، آریتمی قابلتوجه (significant)، بیماریهای عروق محیطی یا سایر بیماریهای ساختاری قلبی (structural)؛ باید ECG گرفته شود.
اکو یا تست استرس قلبی در بیماران با ظرفیت قلبی ضعیف یا عملکرد ضعیف ممکن است نیاز باشد.
ارزیابی ریوی
به صورت روتین نیاز به CXR و آزمایش فانکشن ریوی (PFT) نیست.
الف) آنهایی که کاندیدای انجام پروسیجرهای داخل توراکس هستند
ب) و یا کسانی که نشانهها و علایم بالینی دال بر وجود بیماری فعال ریوی دارند.
- ریسک عوارض ریوی بعد از عمل با بالا رفتن کلاس ASA بیشتر میشود.
اقدامات قبل عمل که میتواند عوارض بعد از عمل را کاهش دهد شامل ترک سیگار حداقل 6 هفته قبل عمل، [ورزش دادن و تقویت training] عضلات دمی، درمان برونکودیلاتور، درمان آنتیبیوتیک برای عفونتهای قبلی و پیشدرمانی بیماران آسمی با استروئید میباشد.
بیماران خاص:
1ـ بیماران با اختلال کلیوی:
AKI شامل محدودهای از ARF شامل تغییرات کوچک در مقدار کراتینین سرم تا از دست دادن کامل کارکرد کلیه و نیاز به دیالیز میباشد. AKI میتواند به موارد رنال، پسترنال، پرهرنال تقسیم شود، شایعترین دلیل حولوحوش جراحی، AKI ثانویه به ATN است. فاکتورهای همراه با افزایش ریسک AKI شامل سن، سابقهی بیماری کلیوی، EF کمتر از 35%، ایندکس قلبی 7/1>، HTN، بیماری عروق محیطی، DM، جراحی اورژانسی و نوع جراحی است. جراحی با ریسک بالا شامل جراحی عروق کرونری، جراحی دریچه قلبی، جراح آنوریسم آئورت، جراحی پیوند کبد میباشد.
آنمی نورموسیتیک، نرموکرومیک که اغلب در بیماران دچار CKD دیده میشود، به خوبی تحمل میشوداما احتمال عوارض عفونی بیشتر خواهد شد. اینها ناقلین پاتوژنهای قابل انتقال از خون هستند و اینها بهعلت سابقه انتقال خون متعدد، آنتیبادیهای زیادی هم دارند. این تنوعها میتواند سبب اختلالاتی در آزمایشهای مرتبط با انتقال خون ایجاد کند. بهویژه در آزمایشات typing [گروههای خونی] و نیز در آزمایشات غربالگری [مثل PT، PTT، INR و…] هم میتواند اختلالاتی ایجاد کند. اختلالات انعقادی ثانویه به استفاده از هپارین در طی دیالیزهای متعدد یا اختلالات انعقادی همراه با سندرم اورمی ممکن است منجربه افزایش خونریزی حین عمل جراحی یا حولوحوش عمل جراحی شود. پروفایل انعقادی میتواند به شناسایی نقصهای درونی اختلالات انعقادی کمک کند. DDAVP سبب آزاد شدن مولتیمرهای فون ویلبراند از سلولهای اپیتلیالی خواهد شد. بنابراین دوز DDAVP قبل از عمل جراحی میتواند در مدیریت اختلالات انعقادی و ترومبوسیتوپاتیهای بیماری CKD به کار رود.
توزین (وزن کردن) روزانه بیمار و ثبت دقیق intake و out put بیمار [در تمام بیماران دچار اختلال کارکرد کلیه] لازم و ضروری است. حفظ حجم متعادل داخل عروقی (euvolemia) و حفظ جریان خون کلیه اهداف درمانی اصلی در مدیریت بیماران CKD یا AKI در دوران حولوحوش جراحی میباشد. اجتناب از افت فشارخون و تجویز دقیق داروها میتواند از تشدید نارسایی کلیه در این بیماران جلوگیری کند. بیشتر داروها دارای اثرات سمیت کلیوی هستند و دوز داروها براساس درجه نارسایی کلیه بیماران باید مکرراً و در طی ویزیتهای مختلف تنظیم شود.
توجه: تجویز مسکن در دوره حولوحوش عمل جراحی نیز نیازمند توجه ویژهای در بیماران CKD یا AKI میباشد. اپیوئیدها در بیماران CKD تجمع پیدا میکنند [و دفع نمیشوند] که این افزایش سطح اپیوئیدها، سبب اختلال تنفسی این بیماران (دپرسیون تنفسی) خواهد شد.
- داروهای NSAID بهعلت اثرات جانبی نفروتوکسیک که دارند، در این بیماران توصیه نمیشوند.
وضعیت الکترولیتها به خصوص P-Mg-K-Ca باید در این بیماران به دقت پیگیری شود.
حضور داروساز بالینی در تجویز دارو و تعیین دوزاثر دارو بسیار مهم است.
2ـ بیماران با اختلال کارکرد کبدی:
آزمایش روتین با تستهای بیوشیمی قبل عمل، برای اهداف غربالگری در بیماران بدون علامت و بدون فاکتور خطر یا شواهد معاینه بالینی جهت شناسایی بیماریهای کبد توصیه نمیشود.
زمانی که برپایه معاینه بالینی و یا آزمایشات غیرنرمال کبدی شواهد بیماری کبدی وجود دارد باید بررسیهای کامل شامل تستهای بیوشیمی و سرولوژیک برای هپاتیت ویروسی یا بیماری کبدی خودایمن یا اختلالات متابولیک و ارزیابی رادیولوژیک شامل CT و MRI و سونو انجام شود.
- …
بیماران سیروزی باید طبق طبقهبندی child-pugh و مدل نمرهدهی MELD جهت بیماران با بیماری مرحله آخر کبد، بررسی و ارزیابی قبل عمل شوند.
توجه:درکلاس A Child جراحی الکتیو به خوبی تحمل میشود، با آماده سازی، بیماران کلاس B، Child (به جز آنها که تحت رزکشن وسیع کبد یا جراحی قلبی قرار میگیرند) به خوبی عمل جراحی الکتیو را تحمل میکنند. همچنین جراحی الکتیو کلاس C سیروز، کنتراندیکه است.
نمره MELD براساس بیلیسرم، cr و INR، نمرهبندی بین 6 تا 40 است. نمره 6 مرحله اولیه بیماری را و نمره 40 بیماری شدید را منعکس میکند.
در بیماران با >MELD 8 که تحت لاپاروسکوپکی کولهسیستکتومی قرار بگیرند، مرگ صفر درصد است. در بیماران با امتیاز MELD 12 تا 15، مرگومیر 25% دارند.
بیماران با بیماری کبدی پیشرفته در خطر افزایش میزان آسیت هستند. آسیت خطر از هم گسیختن زخم و فتق جدار شکم بعد از جراحی شکم را افزایش میدهد. همچنین آسیت با حجم بالا باعث اختلال تنفس و ونتیلاسیون میشود. آسیت طی جراحی درناژ میشود. ولی بعد از چند روز تجمع پیدا میکند. کنترل قبل از عمل آسیت با دیورتیک یا شانت از طریق ورید ژوگولار و اینترهپاتیک سیستم پورت وکاوال میباشد. (TIPS). درمان طبی برای آسیت، شامل محدودیت دریافت نمک تا 2 بههمراه اسپیرونولاکتون و فوروزماید است.
اسیت کبدی و هرنی:
ابتدا باید اسیت با درمان دارویی کنترل شود و سپس عمل هرنی انجام شود. عمل هرنی به هیچ وجه در این بیماران اولویت ندارد.
علت زمینهای اختلال کبدی بسیاری از بیماران بهطور عمده الکل است. بنابراین در دوره حولوحوش عمل این بیماران در ریسک محرومیت الکل قرار دارند. بیماران الکلی با تجویز آرامبخشهای مناسب از خطر محرومیت الکل محافظت می شوند.
بیماران با اختلال کبد در ریسک افزایش خونریزی قرار دارند. این اختلال هموستاز میتواند به دلیل کاهش ساخت فاکتورهای انعقادی بهدلیل اختلال ساخت کبدی یا کاهش ذخایر ویتامین K، بهدلیل سوءتغذیه یا کاهش جذب رودهای باشد.
اختلالات پلاکت، هم بهشکل اختلال در تعداد و هم اختلال در کارکرد میتواند باعث تمایل این بیماران به خونریزی باشد. در بیماران با بیماری پیشرفته کبد، بهعلت Sequestration طحالی، پورتال هایپرتانسیون و تخریب پلاکتها رخ میدهد. سرکوب مغز استخوان که توسط الکل ایجاد میشود هم در ایجاد اختلالات پلاکتی نقش دارد.
بیماران کبدی در معرض خطر بالای سوءتغذیه انرژی یا پروتئین هستند و بیماران کلستاتیک در معرض خطر عدم جذب ویتامینهای محلول در چربی میباشند. بیماران الکلی با نارسایی کبد اغلب کمبود تیامین و فولات دارند و سطح mg و k پایین دارند. (k و mg دفع میکند) و باید بهصورت تهاجمی این اجزا (mg و K) جایگزین شود تا از اختلال متابولیسم گلوکز و آریتمی قلبی جلوگیری شود.
- سندرم ورنیکه کورساکوف (شامل آتاکسی، افتالموپلژی، گیجی) درصورت عدم تجویز تیامین قبل از گلوکز رخ میدهد.
3ـ بیمار دیابتی:
استرس جراحی منجربه مقاومت محیطی انسولین، افزایش تولید گلوکز کبدی و اختلال تولید انسولین و هیپرگلیسمی و در بعضی مواقع کتواسیدوز میشود. جهت دستیابی به سطوح مناسب قندخون و euglycemia، نتایج با استفاده از انفوزیون ممتد انسولین (Continous infusion) بسیار بهتر خواهد بود. البته ایمنی این نوع برخورد در محیط غیر مراقبتهای ویژه نشان داده نشده است.
توجه: ارزیابی قبل از عمل بیمار دیابتی شامل ارزیابی کنترل متابولیک و عوارض مرتبط با دیابت مثل بیماری قلبی عروقی، نوروپاتی اوتونوم و نفروپاتی است که میتواند بر نتایج جراحی موثر باشد.
توجه: گاستروپارزی احتمال آسپیراسیون را افزایش می دهد. وقتی مطرح میشود که بیمار دارای سابقه طولانیمدت پری (fullness) پس از خوردن یا یبوست باشد. معاینه با گوشی پزشکی و شنیدن صدای splash در اپیگاستر و محل معده، در زمانی که انتظار داریم معده خالی باشد، میتواند مطرح کننده گاستروپارزی باشد.
توجه: خطر عفونت در بیماران دیابتی نسبت به افراد عادی بیشتر است. افزایش قندخون (هیپرگلسیمی) یک اثر منفی بر عملکرد سیستم ایمنی بدن بهویژه فعالیت فاگوسیتوز دارد.
توجه: کاهش جریان خون در بیماران مبتلا به بیمار عروق بهخصوص اندامها، بهبود زخم را به تاخیر میاندازد. از آنجایی که در دیابت عروق کوچک درگیر میشوند، ممکن است در بیماران ایسکمی اندام، حتی با وجود نبض طبیعی، ایسکمی وجود داشته باشد. در یک بیمار دیابتی فرورفتگی ناخن به داخل یا صدمات جزئی به پا مشکلات بسیار جدی ایجاد میکند که میتواند منجربه قطع اندام یا مرگومیر شود.
مدیریت حولوحوش عمل جراحی بیماران دیابتی به شرح زیر است.
1ـ هنگامی که بیمار خوردن را قطع میکند، که معمولاً شب قبل عمل جراحی است، باید مصرف ترکیبات سریع اثر و کوتاه اثر انسولین هم متوقف شود. ترکیبات متوسط اثر و طولانی اثر انسولین، با دوسوم دوز نرمالی که عصرها مصرف میشده، شب قبل عمل جراحی و نصف دوز نرمالی که صبحها مصرف میشده، صبح روز عمل، تجویز میشوند. مصرف داروهای خوراکی طولانیمدت، 48 تا 72 ساعت قبل عمل جراحی قطع میشود. ترکیبات کوتاه اثر شب قبل یا روز عمل جراحی قطع میشود.
2ـ باید انفوزیون مداوم دکستروز 5% جهت تأمین گرم گلوکز در ساعت را دریافت کنند. با روشهای گلوکومتری از طریق خون مویرگی انگشتان، سطح گلوکز خون بیماران باید در حین عمل جراحی و سپس هر 6 ساعت در دوران بعد عمل جراحی پایش و مانیتورینگ شود.
نکته مهم: هدف حفظ قندخون بین 120 تا 180 میلیگرم بر دسیلیتر است.
روش Sliding scale
3ـ کتواسیدوز دیابتی یا DKA در بیماران دیابت نوع I و دیابت نوع II ممکن است اتفاق بیافتد. ممکن است DKA با توجه به علائمش که شببیه ایلئوس بعد عمل جراحی است، از نظر دور ماند. علائم آن شامل تهوع، استفراغ، بزرگ شدن و اتساع شکم است و یا ممکن است با علایم پلی اوریا (پرادراری) (که اغلب با تجویز مایعات بیشازحد حین جراحی توجیه میشوند.) تظاهر پیدا کند.
4ـ بیمار با نارسایی آدرنال:
عوارض گلوکوکورتیکوئید شامل افزایش حساسیت به عفونت، اختلال بهبود زخم و اختلال در متابولیسم گلوکز است. اگرچه قبلاً دوز بالای گلوکوکورتیکوئید با خونریزی دستگاه گوارش مرتبط دانسته میشد. اما اطلاعات اخیر این ارتباط را زیر سوال برده است.
استرس دوز:
دوز 20 میلیگرم در روز پردنیزولون به مدت حداقل 3 هفته میتواند محور HPA را سرکوب کند. یافته فیزیکی مبنی بر ظاهر کوشینگوئید نیز باید شک تشخیصی را برانگیزد.
5ـ بیمار باردار:
خطر ترومبو آمبولی وریدی زیاد است. حجم گلبول قرمز افزایش یافته اما نه به میزان حجم پلاسما و در نتیجه هماتوکریت به تبع آن کاهش مییابد. این افزایش در حجم خون میتواند از دست رفتن خون را بپوشاند و یا تظاهر کلاسیک هیپوولومی را بهخصوص بعد از آسیب به تاخیر بیاندازد. علایمحیاتی نرمال میتواند گول زننده باشد و دیسترس جنین را بپوشاند و مخفی کند.
لکوسیتوزی که درجریان حاملگی به طور طبیعی وجود دارد، سودمندی و کاربرد بالینی این تست آزمایشگاهی را کاهش میهد.
تهوع و استفراغ در سه ماه اول شایع است و این علایم میتواند با علائم گوارشی بیماریهای جراحی اشتباه شود. درصورت امکان، بهتر است پروسیجرهای جراحی، طی حاملگی انجام نشود، اما اورژانسهای جراحی درصورت لزوم، قابل انجام هستند.
- درصورتی که جراحی ضروری باشد، بهتر است در سه ماهه دوم صورت گیرد.
لاپاروسکوپی میتواند به صورت ایمن با تغییر محل تروکار و کاهش فشار گاز Co2 به شکم، در طی 3 ماهه دوم انجام شود.
در تروما مطالعات تشخیصی زمانی که نیاز است باید انجام شود و نباید از تراتوژنیسیته ترسید. اندیکاسیون اکسپلور جراحی در پی ترومای مادر شامل خونریزی داخلی، آسیب احشاء توخالی، ترومای نافذ شکم، ترومای رحم یا جنین است.
در 15% خانمهایی که دچار ترومای شدید در طی حاملگی میشوند، مرگ جنین رخ میدهد. حتی با ترومای جزئی هم ممکن است جفت جدا شود و همیشه با خونریزی واژینال همراه نمیباشد. وجود رحم سفت و بزرگتر ازحد انتظار برای سن حاملگی، احتمال سقط را مطرح میکند. اختلال انعقادی منتشر داخل عروقی (DIC) میتواند متعاقب سقط جفت یا آمبولی مایع آمنیوتیک رخ دهد.
- تمام بیماران خانم Rh منفی باید جهت درمان Rh ایمینوگلوبولین در نظر گرفته شوند، مگر ترومای بسیار خفیف و دور از رحم رخ داده باشد.
6ـ بیمار سالخورده:
مراقبتهای جراحی گاهی باید بر کاهش درد و آلام بیمار تمرکز کنند تا بر طولانی کردن حیات بیمار.باید پزشک و بیمار و همراهان در این زمینه به تعامل برسند.
مدیریت جراحی
1ـ رضایت آگاهانه
2ـ مستند سازی
3ـ نتها.
4ـ دستورات پزشک
لوله ها و درنها
لولههای دستگاه گوارش: گاهیاوقات لوله بینی ـ معدی NGT جهت غذا دادن به بیمار استفاده میشود که باید نرم و خوب باشد. باید به موارد ایمنی هم توجه داشت. به هر نوع لولهای چه بینی ـ معدی چه بینی رودهای نباید چیزی وصل باشد مگر اینکه محل لوله در دستگاه گوارش معلوم باشد. گوش دادن به هوای تزریق شده به بخش بالای شکم فوقانی میتواند برای تعیین محل لوله گمراه کننده باشد. یک لوله میتواند داخل تراشه باشد ولی صدای هوای وارد شده به قسمت فوقانی شکم را منتقل کند.
- محل یک لوله تغذیه کننده تنها با یک رادیوگرافی یا با معاینه مستقیم محل لوله در حین عمل معلوم میشود.
گاستروستومی توسط جراحی جایگذاری میشود. وقتی که توسط اندوسکوپی جایگذاری میشود به آنها لولههای پوستی آندوسکوپیک معدی (PEG) میگویند. که میتوان برای تخلیه یا تغذیه استفاده شود. ژژنوستومی هم میتواند بهوسیله آندوسکوپی یا جراحی جایگزین و تعبیه شود. هنگام جایگذاری با آندوسکوپ ممکن است با یک PEG همراه شوند. اینها جهت دسترسی تغذیهای طولانی مدت هستند.
لولههای مجاری ادراری. کاتتر مثانه که به آنها Foley میگویند برای تخلیه مستقیم ادرار جایگذاری میشود. لوله نفروستومی معمولاً در لگنچه کلیوی بالای محل انسداد یا بالای محل پیوند (آناستوموز) حالب قرار میگیرد.
درنهای جراحی. درنهای بسته (Jachson-pratt و Hemovac دو نوع معمول درنها میباشند.) در حین عمل جایگذاری میشوند تا مجموع مایعهای دارای پتانسیل خروج را خارج کنند.
مراقبت از زخم
زخمهای جراحی یا به صورت اولیه یا ثانویه التیام مییابد.التیام اولیه زخم یعنی این که لبههای زخم روبرو هم با سوچور، استاپلر، نوار یا چسب پوستی روبروی هم قرار گیرند. التیام زخم ثانویه یعنی این که لبه های زخم کنار هم قرار نگیرند. معمولاً پانسمان برای جمع کردن کردن مایع زخم و کمک به این که زخم نا به هنگام بسته نشود به کار میرود. یکی از شرایط شایع که ترمیم به صورت ثانویه انجام میشود مدیریت زخمهای آبسه است. یک پانسمان با گازه آغشته به سالین که در حفره آبسه قرار داده میشود. حفره زخم نباید به صورت محکم و تحت فشار با گاز باشد تا از ایسکمی بافتی جلوگیری شود. این کار از جمع شدن آبسه و چرک در محل زخم جلوگیری میکند. مواد مختلف برای آغشته کردن گاز به کار میرود. مثل محلول 25/0% و اسیداستیک و محلول داکین Dakin (سدیم هیدکلریت) و محلول Pavidone Iodine -. نشان داده شده که همه اینها میتواند از تکثیر فیروبلاست در کشت بافت جلوگیری و هیچ مزیت فوقالعادهای نسبت به محلول سالین ندارند.
مدیریت درد
پیشگیری از لخته شدن عروق عمقی DVT: بیماران جراحی در ریسک بهخصوص از DVT هستند چون هر سه فاکتور ویرشو برای DVT را دارند. (1) کاهش جریان خون stasis (2) هیپر کوآگولوپاتی (3) آسیب بافت اندوتلیوم. بیمارانی که بدون حرکت هستند، بیمارانی که بیماری قلب احتقانی دارند، آنها که بدخیمی دارند، عمل تعویض مفصل یا لگن، شکستگی مهره لگن یا استخوانهای دراز بالاترین ریسک را دارند.
عوارض بعد از عمل
آتلکتازی.معنای آتلکتازی ریه متفاوت است و از یک کلاپس ساده یک آلوئول گرفته تا کلاپس علامتدار یا Consolidation همراه با تب بدون توجیه (بیش از 38)، یک رادیوگرافی مثبت یا شواهد عفونت در یک میکروبیولوژی خلط متفاوت میباشد. مدیریت آتلکتازی بعد از عمل باید قبل از عمل شروع شود.
1ـ تشویق به ترک سیگار برای 8 هفته قبل از عمل و پایهریزی انجام ورزشهای تنفسی میباشد.
2ـ فیزیوتراپی تنفسی هم ممکن است بهخصوص برای بیماران که سرفه خلطدار و برونشیت مزمن دارند شروع شود. تکنیکهای re- expansion حجم ریه برای همه بیماران مناسب است (اسپیرومتری تشویقی).[6]
3ـ مهمترین راهکار، کنترل درد به میزان کافی بعد از عمل مثل بیحسی اپیدورال، و راه افتادن سریع بیماران است.. یکی از فواید جراحیهای با تهاجم حداقل، کاهش چشمگیر در آتلکتازی ریوی و مشکلات جدی ریوی دیگر است.
نارسایی و بیکفایتی زخمهای جراحی. باز شدن زخم[7] یا عدم بهبود زخم جراحی حاد، سبب بسته نشدن زخم بافت فاشیا که به نارسایی مکانیکال بهبود زخم موسوم است میشود. ضعف تکنیکی در زدن بخیه هم میتواند موثر باشد. عفونتهای موضعی هم ممکن است سبب اخلال در جوش خوردن شود.
خروج خودبهخودی مایع سروزی از لابهلای زخم نشانه جوش نخوردن حاد فاشیا است. این بیماران باید به سرعت به اتاق عمل برده شده و تحت ترمیم زخم قرار گیرد. گاهیاوقات یک عفونت عمقی به صورت یک آبسه زیر دیافراگم، لگن یا بین لوبهای رودهای با این مشکل مرتبط است.
عفونت محل جراحی[8]. نشانهای عفونت محل جراحی همانهایی هستند که در التهاب رخ میدهند. قرمزی، تورم، گرمی موضعی و اریتم، افزایش درد در محل برش جراحی. (rubor, tumor, calor, dolor)
ممکن است تاکیکاردی اولین علامت باشد و تب هم بعداً ایجاد گردد. درناژ خودبهخودی زخم جراحی نشان میدهد که در تشخیص این مشکل پس از جراحی تاخیر وجود داشته است. تاخیر در تشخیص سبب تخریب فاشیا، بازشدن زخم یا هرنیانسزیونال جراحی میشود.
- دو رکن اساسی در برخورد شامل درناژ و اندیکاسیون تجویز آنتی بیوتیک است.
تب:جامعه پزشکان مراقبتهای ویژه درجه حرارت 3/38 درجه سانتیگراد را نقطه شروع بررسیها جهت تب میدانند. بررسیها از محیط پیرامون بیمار آغاز میشود؛ محل بیمار (بخش یا ICU)، طول مدت بستری در بیمارستان، تحت ونتیلاسیون مکانیکی بودن و مدت زمان اینتوبه بودن، وسایلی که به بیمار متصل است (مثل درنها، مسیرهای دستیابی وریدی، لولههای داخل بینی و قفسهسینه)، مدت زمانی که این وسایل به بیمار متصل است، داروهایی که مصرف میشود، محل عمل جراحی و علت انجام پروسیجر جراحی (الکتیو یا اورژانس، تروما، عمل جراحی دستگاه گوارش)، درمانهای فعلی و تشخیص بیمار همگی بررسی میشوند. اگر قدم اول با دقت انجام شود، پزشک در مسیر مناسبی از درمان و مدیریت تب قرار خواهد گرفت. در مرحله بعدی، معاینه بالینی هدفمند جهت یافتن سرنخها و/ یا تأیید منشأ تب صورت میگیرد. بعد از اینکه دو قدم قبل برداشته شد، باید با دقت اقدامات تشخیصی درخواست شود. درخواست تستهای همه جانبه آزمایشگاهی، اخذ کشتهای تصادفی فقط در شرایط خاصی پذیرفته میباشد. (بهطور مثال بیمارانی که مدت طولانی تحت ونتیلاتور بودند، بیماران نقص ایمنی یا بیمارانی که دارای کاتترها یا ابزارهای مانیتورینگ داخل بدن دائم هستند.)
برای بیشتر بیماران بعد از عمل جراحی، برخورد انتخابی جهت آزمایشات تأییدی از نظر هزینه بهصرفه است و همچنین موثر و سبب بالا رفتن کیفیت خدمات پزشکی میشود. وقتی که تشخیص اثبات شد، قدمهای مناسب درمانی باید برداشته شود.